کد مطلب:277198 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

تمامی گنجهای عالم در اختیار مهدی است
این عنوان كه مستفاد از روایات متواتره است و در فرازی از بشارت مورد بحث آمده است، گرچه حقیقت و واقعیّت آن به نظر ما روشن است و نیاز چندانی به توضیح ندارد. ولی در عین حال، در اینجا به این نكته اشاره می كنیم كه بر اساس روایات مسلّم



[ صفحه 288]



اسلامی كه از شیعه و سنّی در مورد ظهور مبارك حضرت مهدی ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ در كتابهای معتبر نقل شده است، «گنجهای نهفته در دل زمین و كوهها و دریاها» اختصاص به حضرت مهدی (علیه السلام) دارد، و این یكی از امتیازات زمان حكومت حقّه آن یكتا باز مانده حجج الهی است كه كسی با او در این امتیاز شریك نیست. به هر حال، در این باره روایات فراوانی از ائمّه معصومین (علیهم السلام) رسیده است كه برای نمونه فرازهایی از آنها را در اینجا می آوریم.

1 ـ در روایات فراوانی كه در مورد روزگار شكوهمند آن یگانه پیشوای دادگر عدالت گستر به ما رسیده چنین آمده است: پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) ضمن حدیثی راجع به زمان حكومت حضرت مهدی (علیه السلام) فرمود:

«وَ تُخْرِجُ لَهُ الأرضُ أفْلاذَ كَبِدِها» [1] .

«زمین به بركت وجود او پاره های جگرش را آشكار می سازد».

2 ـ در روایت دیگری است كه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در باره زمان ظهور مبارك حضرت مهدی (علیه السلام) فرمود:

«وَ تُلْقِی الاْرضُ أفلاذَكَبِدِها».

«زمین پاره های جگرش را بیرون می ریزد».

ابن عبّاس پرسید: پاره های جگر زمین چیست؟

رسول اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

«أمْثالُ الاُْسْطُوانَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضّةِ». [2] .

«ستونهایی از طلا و نقره است».

3 ـ در یك حدیث دیگر آمده است: پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود:

«یَسْتَخْرِجُ الْكُنُوزَ، یَفْتَحُ مَدائِنِ الشِّرْكِ». [3] .

«گنجها را بیرون می آورد و شهرهای شرك را فتح می كند».

4 ـ در یك روایت دیگر است كه امیرمؤمنان علی (علیه السلام) فرمود:



[ صفحه 289]



«وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوز». [4] .

«تمام گنجهای عالم برای او آشكار می گردد».

5 ـ و در همین زمینه در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است كه فرمود:

«تُظهِرُ الاْرْضُ كُنُوزَها وَتُبْدِی بَرَكاتِها». [5] .

«زمین تمام گنجینه های خود را آشكار می سازد و بركاتش را بیرون می فرستد».


[1] منتخب الاثر، فصل 2، باب 1، ص 168، ح 78.

[2] مستدرك حاكم، ج 4، ص 559.

[3] ينابيع المودّة، ج 3، ص 296، باب 78 ؛ بحار الانوار، ج 51، ص 80، ح 12.

[4] بحار الانوار، ج 52، ص 280، ح 6.

[5] ارشاد مفيد، ص 364.